تجربه مدیریت شرکت شهربان و حریمبان/قسمت اول
o ماموریت به شرکت شهربان و حریمبان:
اواخر خرداد 1392، پایان زمان ماموریتم از سازمان صدا و سیما بود. به دکتر محمدرضا فرزین (رییس وقت صندوق توسعه ملی) نامه نوشتم که میخواهم به صدا و سیما برگردم؛ چون هم فضای مدیریتی کشور در دست تحول بود.[در پی پیروزی آقای روحانی در انتخابات،پیش بینی می شد تحولات گسترده ای در نظام اداری کشور رخ بدهد.] و هم تصمیم داشتم با فراغتی در کار، به سایر علایقم بپردازم. ایشان پذیرفتند و گفتند که معلوم نیست وضعیت خودمان در صندوق توسعه ملی چگونه باشد؟
به این ترتیب اول تیر ماه 1392 به حوزه مدیریتی صندوق بازنشستگی سازمان صدا و سیما برگشتم. حدود 10 سال بود که از سازمان رفته بودم. بعد از 20 روز از طریق آقای مهندس [علیرضا] جاوید1 پیامی از آقای دکتر قالیباف دریافت کردم که بهتر است به شهرداری تهران برگردم.
انتخاب ریاست جمهوری به همراه انتخابات شورای شهر پشت سر گذاشته شده بود.. فضای مدیریتی شهرداری تا حدودی ناآرام بود و به نظر میرسید تغییرات و چالشهایی در پیش رو داشته باشد. با این وجود با اندکی تامل پذیرفتم. در مرداد ماه 1392 کارهای اداری ام برای بازگشت به شهرداری انجام شد. پرسیدند برای ادامه همکاری تمایلم کدام حوزه از شهرداری است؟ گفتم شرکتها را ترجیح میدهم؛ چون شرکتها از استقلال بیشتری برخوردارند و میتوانستم به تجاربم بیافزایم و تجارب پیشین مدیریتی خود را بهتر بکار بگیرم.
پاسخ دادند که مدیرعامل شرکت شهربان و حریمبان شهرداری تهران در حال جابجایی است. پیش از این چندان شناختی از این شرکت نداشتم2. به دلایلی به مدیر عاملی این شرکت به عنوان یک کار کوتاه مدت نگاه کردم. اگرچه در اواسط مرداد ماه، با تامل بیشتر به این نتیجه رسیدم که شاید بهتر باشد به شهربان نروم. یک هفته قبل از صدور حکم انتصاب، با آقای مهندس جاوید جلسهای گذاشتم و با ایشان مشورت کردم؛ حتی خواستم که صدور حکم انتصاب به تاخیر بیافتد، اما ایشان گفتند گردش کار انجام شد و آقای دکتر قالیباف دستور اقدام صادر نمودند و بهتر است آمادگی لازم را در خود ایجاد نمایم.
o تصویری از شرکت شهربان در مرداد سال 1392
در اینجا بهتر است بعضی از زمینه هایی که باعث تردیدم در پذیرش مسئولیت شرکت شهربان و حریمبان شده بود را با ارائه تصویری از وضعیت شرکت در آن زمان، بیان نمایم، اگر چه این تصویر بعد از ورودم به شرکت شهربان به عنوان مدیرعامل برای من روشن تر شد:
1) روحیه حاکم بر فضای شرکت متاثر از مسئولیتهای افرادی با پیشینه نظامی بود. رئیس شرکت (مدیر عامل) از سرداران ناجا بود. 83-37 نفر سرهنگ در مجموعه شرکت حضور داشتند. تعدادی از آنها در ستاد و 17-16 نفر در مدیریتهای اجرایی در شهرداریهای مناطق مستقر بودند.
2) مساله دیگر اختلاف نظر مدیر عامل وقت با معاون فنی و اجرایی وقت شرکت بود که ایشان هم از افسران ارشد پلیس بودند. فضای خوبی از این نظر در شرکت وجود نداشت. این اختلافات سابقه یکساله داشت و هر چه میگذشت بحرانیتر میشد. تلاش مدیر عامل برای تغییر معاون فنی و اجرایی دو ماه پیش از جابجایی خودشان به دلیل تمایل یکی از اعضای شورای اسلامی شهر به ادامه فعالیت معاون فنی و اجرایی، موفق نبود و این وضعیت را بدتر کرده بود.
3) از آنجا که همکاران شرکت شهربان قبلاً کمتر سابقه فعالیت در حوزههای شهرداری را داشتند، رابطهشان با مدیران شهرداری چندان مناسب نبود و نتوانسته بودند با برقراری تعامل لازم جایگاه شرکت را تثبیت نمایند. مثلاً شهردار یکی از مناطق به دلایلی درخواست اخراج دو نفر از شهربانهای متخلف را داشت، اما شرکت به آن توجهی نکرد و تلاش موثری هم برای نزدیک کردن نظرات صورت نگرفته بود که باعث برآشفته شدن مدیران شهرداری این منطقه شده بود. نمونههای اینچنینی بین شرکت شهربان و شهرداریهای مناطق زیاد بود.
4) با وجود گذشت بیش از یک نیمه از سال، هنوز شورای شهر بودجه سال 1392 شرکت را تصویب نکرده بود. سه دوازدهم بودجه تخصیص یافته هم به اتمام رسیده بود و تنها توافق ضمنی برای پرداخت مبلغی به عنوان حقوق صورت گرفته بود.
5) بدتر از همه اینکه موضوع انحلال شرکت بطور جدی مطرح بود. شورا اعتقاد داشت که شرکت خارج از اهداف و برنامههای تعیین شدهاش عمل میکند3.
شرکت شهربان بخاطر اینکه اموراتش بگذرد به فعالیتهای سودآور روی آورده بود و به عنوان پیمانکار عمل میکرد. پروژه پارکینگهای عمومی، پروژه پارکبان و پیمانکاری جلوگیری از سد معبر در برخی مناطق، از جمله مهمترین فعالیتهای پیمانکاری شرکت بود. به علت تخلفات زیاد در امر پارکینگهای عمومی، این پروژه مدتی پیشتر لغو و دو نفر از همکاران شرکت شهربان در این رابطه چند روزی بازداشت شده بودند که این هم البته اتفاق بسیار بدی بود.
6) مساله دیگر اینکه قبلاً از پلیس به عنوان همراه اکیپ-به عنوان پشتیبان انتظامی وقضایی- استفاده میشد، اما از اردیبهشت ماه 92 دیگر آنها حضور نداشتند، و بخاطر در پیش بودن انتخابات بکلی نیروهایشان را از شرکت برده بودند. از آنجا که فضای داخلی شرکت هم تا حدودی متحول شده بود، آنها تمایلی به برگشت نداشتند در نتیجه مشکلات قضایی اکیپ ها بیشتر شده بود.
7) یکی دیگر از مسائل و مشکلات، تشکیلات داخلی شرکت بود. شرکت شهربان 37-72 نفر نیرو داشت بیست نفر از بازنشستهها بودند، 3 نفر رسمی بودند، 12-10 نفر از شرکتهای پیمانکار و بقیه نیروها با قراردادهای متفرقه بودند. وضعیت نیروی انسانی خیلی به هم ریخته بود. آمار همکاران و شرایط آنها خیلی شفاف نبود و به طور کلی سازماندهی شرکت، ضرورتی عاجل بود.
همچنین هیچکدام از سامانههای نظارتی شهرداری در شرکت شهربان فعال نبودند. حتی استفاده از ظرفیت سامانه نظارتی شهرداری تهران 1888 با مقاومت مسئولان شرکت مواجه شده بود. در مقابل، روی ماشینها شماره خاصی از دفتر شهربان نوشته شده بود، اما شکایتهایی که از طریق همین شماره اعلام میشدند هم مورد پیگیری قرار نمیگرفتند.
8) هیچکدام از حسابهای شرکت، حساب سپرده نبودند. مثلاً مبلغی از حقالزحمه پیمانکاران را باید به عنوان حسن انجام کار نگه میداشتند و در پایان دوره قرارداد به آنها میپرداختند اما این مبالغ سپرده نمیشد. که میتوانست مورد پرسش واحدهای نظارتی هم باشد.
9) یگان حفاظت شهرداری تهران هم آمده بود و مسئولیت اداره بی کم و کاست شرکت را میخواست که این موضوع به چالشهای مدیریتی شرکت افزوده شده بود.
10) پارکبانها هم مشکل داشتند. حدود 3 ماه بود که از تاریخ قرارداد با سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران گذشته بود و انبوهی از مشکلات را ایجاد کرده بود.
11)آنچه از همه مهتر بود ، تصویر شرکت شهربان وحریم بان در نظر مدیران عالی شهرداری،اعضای شورای شهر و رسانه ها با موضوعاتی چون انحراف از وظایف قانونی، خشونت در برخورد با شهروندان،ارتباط ناسالم مالی با سازندگان املاک و ساختمانها همراه بود.
مواردی که بیان شد تصویری کلی از وضعیت شرکت شهربان و حریمبان در ابتدای زمان مسئولیت من بود.
با دوستان صاحب تجربه و مطلعین نشستهای زیادی برگزار شد، با بیشتر مناطق شهرداری جلساتی گذاشتیم با مدیران شرکت هم بسیار گفت و گو شد تا برای چالشهای اساسی، راهکارهای مناسبی اتخاذ شود. در آن زمان مهمترین مساله این بود که شرکت بماند و یا نماند؟ در هر حال نوع چالشها متفاوت بود و باید به آن خوب فکر میشد.
در ادامه اهم فعالیتهایی که در تثبیت موقعیت شرکت و بهبود سازماندهی و عملکرد آن در دوره مسئولیتم انجام شد را به اختصار بازگو می کنم.
ادامه دارد...
1. معاون وقت شهرسازی و معماری شهرداری تهران و مشاور شهردار تهران در امور طرحهای جامع و تفصیلی
2. ظاهراً شرکت شهربان و حریمبان تا چند سال پیش بسیار ناشناختهتر بود چنان که حتی نایب رئیس شورای شهر تهران در گفت و گو با خبرگزاری مهر آن را دو شرکت تصور میکرد: به گزارش خبرنگار مهر، حسن بیادی در مانور شرکت شهربان که در بوستان ولایت برگزار شد با اشاره به فعالیت دو شرکت شهربان و حریمبان تصریح کرد: این دو شرکت از جمله شرکتهای خود شهرداری است که باید از آن حفاظت کنیم و آن را رها نسازیم (خبرگزاری مهر: وظیفه حریمبانان گرفتن یقه مردم نیست، 18 دی 1391).
3 . به عنوان مثال:
- حمزه شکیب ـ رئیس کمیسیون توسعه و عمران شورای اسلامی شهر تهران:عملکرد کنونی شرکت شهربان نشان میدهد این شرکت هدف اصلی که برای آن تاسیس شده است را دنبال نکرده و به دنبال کار دیگری است.( 8 خرداد 1390)
- رسول خادم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران تصریح کرد: شرکت شهربان پلیس ساختمان است اما متأسفانه آنقدر دچار حاشیه شده که حتی یکی از وظایفاش نقد کردن چکها شده است. شرکت شهربان هر کاری می کند بجز اینکه پلیس ساختمان باشد. (چهارصد و یکمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران)، 15 شهریور 1390)
- به گزارش ایسنا، در جریان بررسی تبصره 24 بودجه هم مقرر شد که با توجه به عدم کارآیی و اثربخشی فعالیتهای شرکت شهربان و انحراف این شرکت از ماموریتهای محوله، لایحه انحلال این شرکت تا پایان اسفند ماه به شورای شهر ارائه شود تا وظایف این شرکت به واحدهای اجرایی دیگر سپرده و درباره نیروی انسانی این مجموعه هم تعیین و تکلیف شود. به گزارش ایسنا، حبیب کاشانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران با اشاره به قرار گرفتن در ماه پایانی سال، گفت: در شرایط فعلی که در ایام پایانی سال قرار داریم، صحیح نیست که انحلال شرکت شهربان به فوریت صورت بگیرد، چرا که این شرکت یک هزار نیروی انسانی دارد و بحث انحلال موجب ایجاد نگرانی یک هزار خانواده میشود. این اقدام نه منصفانه است و نه منطقی. (خبرگزاری ایسنا: مخالفت شورای شهر تهران با ... در پانصد و بیست و نهمین جلسه علنی شورای شهر تهران، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۱)