تجربه مدیریت شرکت شهربان و حریمبان/قسمت هشتم
o همزمانی مسئولیت در مدیریت شهربان و معاونت توسعه منابع انسانی
در 19 مرداد ماه 1393 حکم قائم مقامی معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران از سوی شهرداری محترم تهران برای من صادر شد. این در شرایطی بود که حسب دستور ایشان میبایست همچنان مدیریت شهربان و حریمبان را نیز عهدهدار باشم. کمتر مدیری هست که وقتی مسئولیت دیگری به او داده میشود، همچنان در مسئولیت قبلی انجام وظیفه نماید. معمولاً افراد بلافاصله بعد از انتصاب به مسئولیت جدید مسئولیت قبلی را واگذار می نمایند. اما با دستور آقای دکتر قالیباف من میبایست در مسئولیت قبلی با همان قوت انجام وظیفه نمایم. ضمن اینکه شروع کار در مسئولیت جدید نیاز به انرژی مضاعف داشت. وظیفه سنگین و روزهای بسیار پر کاری در پیش رو داشتم. میبایست به راهکارهایی بیاندیشم که هم شهربان آسیب نبیند و هم در معاونت منابع انسانی حضور موثری داشته باشم. میبایست به نحوی عمل نمایم که همکاران شهربان احساس نکنند مدیرشان کار را رها کرده است. برای مناطق، نواحی و پیمانکاران هم این احساس تداعی نشود که مدیر الان رفته و شرکت در وضعیت بلاتکلیف است. ضمن اینکه در مسئولیت جدید میبایست با روابط درونی، سازوکارها و دستورالعملهای حوزه منابع انسانی بخوبی ارتباط برقرار کنم و برنامهای اولویت بندی شده برای حضور موثرم داشته باشم. حوزه منابع انسانی حوزهای بود که تازه شکل گرفته بود و میبایست رویکردهای تحول و چگونگی تحقق مأموریتهای آن را شناخت و از سوی دیگر شهربان در مسیر رشد و توسعه بود و تحقق اهداف آن با روشهای نوینی که با همکاران تعریف کرده بودیم نیاز به مراقبت ویژه داشت. چیزی که کار را دشوارتر میکرد این بود که هیچ برآوردی از بازهی زمانی که میبایست در شرکت شهربان به فعالیتم ادامه دهم، وجود نداشت. نمیدانستم آن تحولاتی که آقای دکتر قالیباف برای شرکت ضروری میدانستند و قرار شده بود تا زمان انجام آن در شرکت بمانم چقدر زمان میخواهد: یک هفته، یک ماه، دو ماه، سه ماه، پنج ماه؟ واقعاً بازه زمانی تعریف نشده بود. حتماً قبول دارید که وقتی فردی نمیداند چند روز دیگر مسئولیتی را به عهده خواهد داشت و در عین حال میداند که این مسئولیت موقت است تصمیمگیریها دشوار میشود. برای فائق آمدن بر این اوضاع، به نوعی از فرمایش حضرت علی (ع) بهره گرفتم که میفرمایند: «برای دنيای خـودت چنان عمل كن که گویا در دنيا تا ابد زندگی میکنی؛ و برای آخـرت خـودت چنان عمل كن که گویا همین فردا میمیری.» این توصیه حکیمانه در واقع راه را به من نشان داد. به این ترتیب تفکر موقت بودن در مسئولیت شهربان را رها کردم و مانند روز نخستِ مسئولیتم، به مدیریت امور با همان دقت پرداختم. در عین حال نظام مدیریت جمعی را در شرکت تقویت کردم و حوزه اختیارات و مسئولیتهای معاونان و مدیران شرکت را ارتقاء دادم که خود باوری را در مجموعه شرکت تقویت نموده، انجام کارها را تسهیل کرده و تجربه با ارزشی ایجاد نمود.
در این دوره ضمن اینکه تلاش نمودم فعالیتهایی که در راستای ارتقای کیفیت شرکت تعریف شده بود - مانند طرح تهیه و بازنگری دستورالعملها و یا استفاده از فنآوری در انجام مأموریتها با تخصیص کافی اعتبارات و به خدمت گرفتن توان نیروی انسانی واحدهای ذیربط در شرکت و عمدتاً با تشکیل کارگروهها و با کار گروهی - به سرانجام مورد انتظار برسد، در عین حال لحظهای از تفکر در باره آینده شرکت، توسعه آن و رساندن آن به جایگاه شایستهاش باز نایستادم. کم شدن حضور فیزیکیام را در شرکت با برگزاری نشستهای مختلف و حضور بموقع در آنها بخوبی پوشش دادم. نشستهای عمومی با مجموعه عوامل شهربان در کلیه مناطق شهرداری و نشستهای تخصصی با مدیران و کارشناسان شرکت و مدیران مرتبط در شهرداریهای مناطق و نواحی به دفعات و حضور موثرم در این نشستها، احساس موقت بودن مدیر عامل را در ذهن مجموعه شرکت بسیار کم رنگ کرد و به تداوم فعالیتها با همان جدیت و پشتکار بسیار کمک نمود.
o آینده شهربان: دستور کار عالیترین سطح مدیریت شهرداری تهران
در مدتی کوتاه بعد از نشستی که با آقای دکتر قالیباف داشتم (حدود یک ماه بعد)، اولین جلسه شورای معاونین شهرداری تهران که عملاً جلسه هیأت رئیسه شهرداری تهران و عالیترین سطح تصمیمگیری در شهرداری تهران است، با موضوع بررسی وضعیت شرکت شهربان و حریمبان تشکیل شد و فرصتی به دست آمد تا بتوانم در عالیترین سطح مدیریتی شهرداری تهران، گزارشی از روند تحولات شرکت، شامل: تلاش برای ارتقاء سلامت اداری ، بهرهگیری از فنآوریهای روز در انجام مأموریتها، بازنگری در فرایندها و ساختار درونی شرکت، نظاممند کردن فعالیتها با تدوین دستورالعملها، اعمال نظارت موثر بر عملکرد واحدها، ارتقای سطح تعامل با مناطق و نواحی شهرداری و سایر نهادهای ذیربط، برنامههای در پیش رو برای رفع موانع و چالشها و بهبود کیفی عملکرد را ارائه نمایم. سپس موافقان و مخالفانی در باره ضرورت وجود شرکت و اثر بخشی فعالیتهای آن صحبت کردند.بطور کلی دیدگاهها متفرق بود و حاصل آن چندان کمکی به جمع بندی کارشناسی نکرد؛ اما آقای دکتر قالیباف با با توجه به مطالب طرح شده، تفکری که از قبل در باره موضوع داشتند؛و همفکریهایی که نموده بودند و گزارشی که در جلسه ارائه شده بود جمع بندی ارائه نمودند. بر این اساس، معاونت برنامهریزی موظف شد پیشنهاد اجرایی در چارچوب وظایف قانونی شهربان و نیازهایی که مدیریت شهری احساس میکند را با بررسیهای کارشناسی ارائه کند به نحوی که شرح وظایف هر بخش در تحقق مأموریتهای شهربان و حریمبان تعریف شود. گفتنی است که پیش از این و در جلسهای که با آقای دکتر قالیباف داشتم پیشنهاد کرده بودم وظیفه جلوگیری از سد معبر صنفی نیز به شرکت شهربان و حریمبان واگذار شود تا از این آشفتگی حاصل از بکارگیری روشهای غیر متمرکز جلوگیری از سد معبر صنفی در تهران و تبعات آن خارج شویم. به هر حال، شهربان با وجود برخی مشکلات، روشهای متمرکز برای جلوگیری از تخلفات و سد معبر ساختمانی را تجربه کرده بود. تجربهای که این قابلیت را داشته و دارد که تکامل بیابد. به نظر من این پیشنهاد نیز در جمع بندی آقای دکتر قالیباف موثر بوده است. به هر حال تصمیم جلسه در مجموع تصمیم درستی بوده و تثبیت وضعیت شهربان با تکیه بر کار کارشناسی را مد نظر داشته است. موضوع شهربان آنقدر اهمیت داشته که شهردار محترم تهران نخواسته به فوریت، دستوری صادر شود که این خود موفقیتی برای شرکت محسوب میشود. همین که در این نشست مقرر شد شرکت شهربان و حریمبان با هویت مشخص و ثابت و به عنوان یک شرکت در مجموعه شهرداری تهران بماند و برای چالشهای آن فکری بشود؛ خطوط کلی آینده شرکت را ترسیم نمود. میتوانم به جرات بگویم که این تصمیم، اظهارنظری صریح و حمایت کننده بود که می توانست مسیر آتی شرکت را ترسیم نماید.
ادامه دارد.....